خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پست کردن
2 . اعلام کردن
[فعل]
poster
/pɔste/
فعل گذرا
[گذشته کامل: posté]
[حالت وصفی: postant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
پست کردن
ارسال کردن، فرستادن
1.Il a posté sa lettre il y a déjà trois jours.
1. 3 روز میشود که نامهاش را پست کرده است.
2.Il a posté une lettre à sa grand-mère.
2. او یک نامه برای مادربزرگش پست کرده است.
3.J'ai posté une réponse à sa question.
3. من یک پاسخ به سوالش فرستادم [پست کردم].
2
اعلام کردن
به اطلاع رساندن
1.J'ai posté mon insatisfaction.
1. من نارضایتیام را اعلام کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
poste de télévision
poste de radio
poste
postal
post-scriptum
posthume
postiche
postier
postillon
postillonner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان