خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حالت بدن
[اسم]
la posture
/pɔstyʀ/
قابل شمارش
مونث
1
حالت بدن
وضعیت بدن
1.Les danseurs de ballet ont généralement une bonne posture.
1. رقصندگان باله عموما وضعیت بدنی خوبی دارند.
2.Une mauvaise posture au bureau te fera mal au dos.
2. حالت بد بدن پشت میز کار به کمرت آسیب خواهد زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
postuler
postulat
postulant
postsynchroniser
postillonner
postérieur
postériorité
postérité
posé
posément
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان