خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوزه
2 . گلدان
3 . شانس
4 . نوشیدنی
[اسم]
le pot
/po/
قابل شمارش
مذکر
1
کوزه
شیشه، ظرف
1.Il y a des pots pleins de confiture dans la cuisine.
1. شیشههایی پر از مربا در آشپزخانه هستند.
2.Nous avons un pot de miel.
2. ما یک کوزه عسل داریم.
Un pot de confiture/moutarde...
شیشه مربا/سس خردل...
J'ai fini le pot de moutarde pour cuisiner le lapin.
برای پختن گوشت خرگوش یک شیشه سس خردل تمام کردم.
Un pot à lait
کوزه شیر
2
گلدان
1.Elle a mis les fleurs dans un joli pot.
1. او گلها را در یک گلدان زیبا قرار داده است.
2.Je plante des fleurs dans un pot.
2. در یک گلدان گل می کارم.
en pot
توی گلدان [گلدانی]
1. Des fines herbes cultivées en pot.
1. سبزی خوردنی کاشته شده توی گلدان
2. Préférez-vous les fleurs en pot ou les fleurs coupées ?
2. گل توی گلدان دوست دارید یا گلهای چیده شده؟
3
شانس
بخت، اقبال خوب
informal
Pas de pot !
(هیچ) شانسی نیست!
avoir du pot
شانس آوردن
Je suis arrivé à l'heure, j'ai eu du pot.
من به موقع رسیدم، شانس آوردم.
manque de pot !
بخشکی شانس!
4
نوشیدنی
informal
boire/prendre un pot
نوشیدنی خوردن
On va prendre un pot ce soir.
امشب میریم یه نوشیدنی میزنیم بر بدن.
تصاویر
کلمات نزدیک
posément
posé
postérité
postériorité
postérieur
pot aux roses
pot d'échappement
pot de chambre
pot de colle
pot-au-feu
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان