خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از قبل تمبر زدهشده
[صفت]
pré-affranchi
قابل مقایسه
1
از قبل تمبر زدهشده
تصاویر
کلمات نزدیک
pré
près du corps
près
prussia
prunier
préalable
préalablement
préambule
préau
préavis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان