خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استنباط (از روی قرآین)
[اسم]
la présomption
/pʀezɔ̃psjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
استنباط (از روی قرآین)
فرض، گمان، ظن
1.Ce n'est qu'une présomption.
1. این فقط یک فرض است.
2.Ils ont condamné cet accusé sur de simples présomptions.
2. او طبق استنباطهای ساده این متهم را محکوم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
présider
présidentielles
présidentiel
présidente
président-directeur général
présomptueux
présumer
présumé
présupposer
préséance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان