خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روند
[اسم]
le processus
/pʀɔsesys/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: processus]
1
روند
فرایند
1.Nous étudions le processus de fabrication d'une voiture.
1. ما روند ساخت یک خودرو را مطالعه میکنیم.
2.Un roman est le résultat d'un processus créatif.
2. یک رمان نتیجه یک فرایند خلاق است.
تصاویر
کلمات نزدیک
procession
processeur
problématique
problème
probité
prochain
prochainement
proche
proche-orient
proches
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان