1 . نزدیک 2 . عضو خانواده نزدیک
[صفت]

proche

/pʀɔʃ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: proche] [جمع مونث: proches] [جمع مذکر: proches]

1 نزدیک

  • 1.C'est la maison la plus proche.
    1. این نزدیکترین خانه است.
  • 2.Certains disent que la fin du monde est proche.
    2. بعضی ها می گویند که پایان دنیا نزدیک است.
[اسم]

le proche

/pʀɔʃ/
قابل شمارش مذکر

2 عضو خانواده نزدیک

  • 1.C'est une cérémonie intime, ils n'ont invité que les proches.
    1. این یک جشن صمیمانه است، او فقط اعضای خانواده نزدیک را دعوت کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان