خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نزدیکان
[اسم]
les proches
/pʀɔʃ/
قابل شمارش
جمع مذکر
1
نزدیکان
عزیزان، اقوام
1.C'est une cérémonie intime, ils n'ont invité que les proches.
1. این یک مهمانی خودمانی است، آنها فقط اقوام را دعوت کردهاند.
2.J'ai invité tous mes proches pour mon anniversaire.
2. من تمام نزدیکانم را برای تولدم دعوت کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
proche-orient
proche
prochainement
prochain
processus
proclamation
proclamer
procréer
procuration
procurer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان