1 . جسم پرتابی
[اسم]

le projectile

/pʀɔʒɛktil/
قابل شمارش مذکر

1 جسم پرتابی گلوله (اسلحه)

  • 1.Les projectiles tombaient autour du champ de bataille.
    1. گلوله‌ها در اطراف میدان نبرد می‌افتادند.
  • 2.Les spectateurs en colère lançaient toute sorte de projectiles aux joueurs.
    2. تماشاگران عصبانی همه نوع اجسام پرتابی را به (سمت) بازیگران پرتاب می‌کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان