خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنامهریزی کردن
2 . نمایش دادن
[فعل]
projeter
/pʁɔʒtˈe/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: projeté]
[حالت وصفی: projetant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
برنامهریزی کردن
قصد (کاری را) داشتن
1.Ils projettent d'acheter une maison l'an prochain.
1. آنها برنامهریزی میکنند سال آینده یک خانه بخرند.
2.Nous projetons d'aller à Paris demain.
2. ما قصد داریم فردا به "پاریس" برویم.
2
نمایش دادن
1.Cet appareil projette des images sur l'écran.
1. این وسیله عکسها را روی صفحه نمایش میدهد.
2.Venez, nous vous projetterons nos photos de vacances !
2. بیایید، ما برای شما عکسهای تعطیلات را نمایش میدهیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
projet de loi
projet
projectionniste
projection vidéo
projection
prolifique
proliférer
prolixe
prologue
prolongation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان