خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمونه اولیه
[اسم]
le prototype
/pʀɔtɔtip/
قابل شمارش
مذکر
1
نمونه اولیه
1.Le premier prototype d'avion vole.
1. نخستین نمونه اولیه هواپیما پرواز کرد.
2.Les ingénieurs ont présenté un prototype de la nouvelle voiture.
2. مهندسها یک نمونه اولیه از ماشین جدید را ارائه کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
protocole
protocolaire
prothésiste
prothèse auditive
prothèse
protubérance
protubérant
protège-coudes
protège-genou
protège-slip
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان