Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مقررات
2 . پرداخت
[اسم]
le règlement
/ʀɛgləmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
مقررات
قوانین
1.Le règlement de l'internat est sévère.
1. مقررات مدارس شبانهروزی سختگیرانه است.
2.Les règlements sont importants pour assurer la sécurité.
2. قوانین برای تضمین امنیت اهمیت دارند [مهم هستند].
2
پرداخت
1.On attend ce règlement depuis 3 mois.
1. ما سه ماه است منتظر این پرداخت هستیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
règle
râtelier
râteau
râpé
râpeux
règlement interne
règlement à l'amiable
règne
ré
réabonner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان