[صفت]

râpé

/ʀɑpe/
قابل مقایسه
[حالت مونث: râpée] [جمع مونث: râpées] [جمع مذکر: râpés]

1 رنده شده

  • 1.Ces sont des fruits et des légumes épluchés, coupés et râpés
    1. اینها میوه ها و سبزیجات پوست کنده شده، خرد شده و رنده شده هستند.

2 خراب تمام، کنسل

  • 1.Je devais aller au théâtre, mais j'ai la grippe, c'est râpé!
    1. باید می‌رفتم تئاتر، اما آنفولانزا گرفتم. پس کنسل شد!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان