خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنزل کردن
2 . به عقب برگشتن
3 . کاهش یافتن
[فعل]
régresser
/ʁeɡʁɛsˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: régressé]
[حالت وصفی: régressant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تنزل کردن
پسرفت کردن
1.Art qui progresse, fleurit et régresse.
1. هنری که پیشرفت میکند، شکوفا میشود و پسرفت میکند.
2
به عقب برگشتن
عقب رفتن، سیر قهقرایی پیمودن
1.On régresse avec la révolution.
1. با انقلاب به عقب میرویم.
3
کاهش یافتن
تنزل یافتن
1.La douleur est en train de régresser.
1. درد در حال کاهش یافتن است.
2.Les ventes ont nettement régressé.
2. میزان خرید آشکارا کاهش یافته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
régner
régnant
réglé
réglisse
régler des comptes en famille
régressif
régression
régularisation
régulariser
régularité
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان