1 . نژادپرستی
[اسم]

le racisme

/ʀasism/
قابل شمارش مذکر
[جمع: racismes]

1 نژادپرستی

  • 1.Il est vrai que le racisme existe encore dans ce pays.
    1. حقیقت دارد که هنوز نژادپرستی در این کشور وجود دارد.
  • 2.Il faut lutter contre le racisme.
    2. باید علیه نژادپرستی مبارزه کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان