خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بندرگاه
2 . فروپاشی
[اسم]
la rade
قابل شمارش
مونث
1
بندرگاه
2
فروپاشی
خرابی
تصاویر
کلمات نزدیک
radar
racornir
raconter des salades
raconter d'histoires
raconter
radeau
radiateur
radiation
radical
radicalement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان