خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راگو (غذا)
[اسم]
le ragoût
/ʀagu/
قابل شمارش
مذکر
1
راگو (غذا)
1.Ma mère sait cuisiner un délicieux ragoût.
1. مادرم بلد است راگوی خوشمزهای بپزد.
2.Un ragoût de mouton.
2. یک راگوی (گوشت) گوسفند.
"راگو" چیست؟
"راگو" نوعی خورش پرچاشنی فرانسوی است که شباهتی نسبی به تاسکباب ایرانی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ragot
rageusement
rageant
rage
ragaillardir
rai
raid
raide
raide comme une statue
raideur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان