خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عاقل
2 . عاقلانه
3 . مناسب
[صفت]
raisonnable
/ʀɛzɔnabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: raisonnable]
[جمع مونث: raisonnables]
[جمع مذکر: raisonnables]
1
عاقل
معقول، منطقی
L'homme/les êtres... raisonnable(e)
انسان/موجودات... منطقی
Pour moi, elle semble raisonnable.
به نظر من، او (انسان) معقولی به نظر می رسد.
2
عاقلانه
خردمندانه
مترادف و متضاد
sage
opinion/Conduite/décision... raisonnable
نظر/رفتار/تصمیم... عاقلانه
Le gouvernement agit de façon raisonnable.
دولت به شیوهای خرمندانه رفتار میکند.
3
مناسب
منصفانه
prix raisonnable
قیمت منصفانه
La nourriture était délicieuse et les prix étaient raisonnables.
غذا خوشمزه بود و قیمتها منصفانه.
تصاویر
کلمات نزدیک
raison
raisin sec
raisin
rainure
rainette
raisonnement
raisonner
raisonné
rajeunir
rajeunissement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان