1 . استدلال 2 . قوه تعقل
[اسم]

le raisonnement

/ʁɛzɔnmˈɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 استدلال دلیل، برهان

  • 1.Raisonnements destinés à convaincre
    1. دلایلی با هدف قانع کردن

2 قوه تعقل منطق

  • 1.Opinion fondée sur le raisonnement ou l'expérience
    1. نظری منطبق بر منطق یا تجربه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان