خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازگشت به میهن
[اسم]
le rapatriement
/ʀapatʀimɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
بازگشت به میهن
برگشت به میهن
1.Il a demandé son rapatriement.
1. او درخواست بازگشت به میهن کرده است.
2.Le rapatriement des expatriés.
2. بازگشت به میهن مهاجران.
تصاویر
کلمات نزدیک
rapacité
rapace
rap
raoul
rançon
rapatrier
rapatrié
rapetisser
raphaël
raphia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان