خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به ندرت
[قید]
rarement
/ʀɑʀmɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
به ندرت
1.Cependant, ces insectes tuent rarement les plants.
1. با این وجود، این حشرات به ندرت گیاهان را از بین می برند.
2.Cette formule a rarement été utilisée.
2. این فرمول به ندرت استفاده شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
rare
raquette
rapt
rapproché
rapprocher
rareté
rarissime
raréfier
ras
ras-de-cou
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان