خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمیابی
[اسم]
la rareté
/ʀɑʀte/
قابل شمارش
مونث
1
کمیابی
کمیاب بودن
1.La rareté des logements pour étudiants.
1. کمیاب بودن محل سکونت برای دانشجویان.
2.La rareté des vivres rendait la vie difficile.
2. کمیاب بودن مواد غذایی زندگی را سخت میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rarement
rare
raquette
rapt
rapproché
rarissime
raréfier
ras
ras-de-cou
ras-le-bol
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان