خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افزایش ناگهانی
2 . بروز دوباره
[اسم]
la recrudescence
/ʁəkʁydɛsˈɑ̃s/
قابل شمارش
مونث
1
افزایش ناگهانی
1.Le sida est en pleine recrudescence.
1. ایدز در حال افزایش ناگهانی است.
2.Recrudescence d'une épidémie
2. افزایش ناگهانی یک بیماری شایع
2
بروز دوباره
1.Recrudescence d'un incendie
1. بروز دوباره یک حادثه
تصاویر
کلمات نزدیک
recroqueviller
recracher
recouvrir
recouvrer
recouvrement
recrudescent
recrue
recrutement
recruter
recruteur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان