Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . رد کردن
[فعل]
rejeter
/ʀ(ə)ʒəte/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: rejeté]
[حالت وصفی: rejetant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
رد کردن
نپذیرفتن
1.Cet animal a été rejeté par ses congénères.
1. این حیوان توسط همنوعانش نپذیرفته شد [پذیرفته نشد].
2.L'entreprise a rejeté cette demande incomplète.
2. شرکت این درخواست ناقص را رد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rejet
rejaillissement
rejaillir
reinette
reine-claude
rejeton
rejoindre
rejouer
relais
relance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان