خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزادی
[اسم]
la relaxe
/ʀəlaks/
قابل شمارش
مونث
1
آزادی
(عمل) آزاد کردن (حقوقی)
1.Il a plaidé sa relaxe.
1. او از آزادیاش دفاع کرده است.
2.Ils ont prononcé la relaxe des accusés.
2. آنها آزادی متهمان را اعلام کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
relaxation
relaxant
relax
relativité
relativiser
relaxer
relaxé
relayer
relent
relever
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان