[فعل]

relayer

/ʀ(ə)leje/
فعل گذرا و ناگذر

1 (کار و غیره) جای (کسی را با دیگری) عوض کردن

2 منتقل کردن انتقال دادن

  • 1.Cette information n'a pas été relayée
    1. این اطلاعات منتقل نشده است.
  • 2.Mon père a relayé le message de mon frère par téléphone.
    2. پدرم پیغام برادرم را از طریق تلفن انتقال داده است.

3 (کار و غیره) جای خود را باهم عوض کردن به نوبت کار کردن (se relayer)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان