1 . درخواست کردن
[فعل]

requérir

/ʀəkeʀiʀ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: requis] [حالت وصفی: requérant] [فعل کمکی: avoir ]

1 درخواست کردن تقاضا کردن

  • 1.Le procureur requiert trois ans d'emprisonnement.
    1. وکیل تقاضای 3 سال حبس می‌کند.
  • 2.Requérir en justice.
    2. درخواست (کردن) عدالت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان