1 . مقابله به مثل کردن
[فعل]

revaloir

فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]

1 مقابله به مثل کردن تلافی کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان