خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به خطر انداختن
[فعل]
risquer
/ʀiske/
فعل گذرا
[گذشته کامل: risqué]
[حالت وصفی: risquant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
به خطر انداختن
1.Il a risqué sa vie pour sauver sa famille de l'incendie.
1. او زندگیاش را برای نجات دادن خانوادهاش از حادثه به خطر انداخته است.
2.J'ai risqué ma vie pour lui.
2. زندگیام را برای او به خطر انداختهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
risque-tout
risque
risible
risette
ris
risqué
rissoler
ristourne
risée
rite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان