خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مایل به صورتی
2 . رُزه
[صفت]
rosé
/ʀoze/
قابل مقایسه
1
مایل به صورتی
1.Elle a choisi une robe beige rosé.
1. او یک پیراهن بژ مایل به صورتی انتخاب کرده است.
[اسم]
le rosé
/ʀoze/
قابل شمارش
مذکر
2
رُزه
شراب صورتی
1.Au mariage, on a servi du rosé.
1. در جشن عروسی ما رُزه سرو میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
rosâtre
rossignol
rosserie
rosser
rosse
rosée
rot
rotan laveur
rotation
roter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان