خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زبر
[صفت]
rugueux
/ʀygø/
قابل مقایسه
[حالت مونث: rugueuse]
[جمع مونث: rugueuse]
[جمع مذکر: rugueux]
1
زبر
1.L'écorce de ce chêne est rugueuse.
1. پوستهی این درخت بلوط خیلی زبر است.
2.Mes mains sont toujours rugueuses.
2. دستاهای من همیشه زبر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rugosité
rugissement
rugir
rugbyman
rugby à xv
ruine
ruiner
ruineux
ruisseau
ruisseler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان