خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساک مسافرتی
[اسم]
le sac de voyage
/sak də vwajaʒ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: sacs de voyage]
1
ساک مسافرتی
چمدان تاشو و کوچک (برای حمل در هواپیما)
1.J'ai laissé mon sac de voyage à la maison, ce matin.
1. امروز صبح ساک مسافرتیام را در خانه جا گذاشتم.
2.J'ai oublié mon sac de voyage.
2. ساک مسافرتیام را فراموش کردهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
sac de sport
sac de couchage
sac d'école
sac
sabrer
sac en papier
sac en plastique
sac à bandoulière
sac à dos
sac à main
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان