خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نجات دادن
[فعل]
sauver
/sove/
فعل گذرا
[گذشته کامل: sauvé]
[حالت وصفی: sauvant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
نجات دادن
رهانیدن، رهایی بخشیدن
1.Ce chirurgien lui a sauvé la vie.
1. این جراح جانش را نجات داده است.
2.Il faut sauver Pompéi.
2. باید "پمپئی" را نجات داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
sauvegarder
sauvegarde
sauve-qui-peut
sauve
sauvagerie
sauver les meubles
sauvetage
sauveteur
sauvette
sauveur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان