خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طرح کلی
[اسم]
le schéma
/ʃema/
قابل شمارش
مذکر
1
طرح کلی
نمای کلی، چارچوب کلی
1.J'ai compris l'explication en voyant le schéma.
1. من توضیح را با دیدن نمای کلی متوجه شدم.
2.Voici le schéma d'une pompe à eau.
2. این هم طرح کلی یک پمپ آب.
تصاویر
کلمات نزدیک
schmitt
schizophrénie
sceptre
sceptique
scepticisme
schématique
schématiser
sciatique
scie
sciemment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان