خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوار چسب اسکاچ
2 . اسکاچ
[اسم]
le scotch
/skɔtʃ/
قابل شمارش
مذکر
1
نوار چسب اسکاچ
1.Cette enveloppe ne colle pas, je vais mettre du scotch.
1. این پاکت نمیچسبد، من نوار چسب اسکاچ خواهم زد.
2.On peut aller acheter du scotch demain.
2. ما میتوانیم فردا برویم نوار چسب اسکاچ بخریم.
2
اسکاچ
ویسکی اسکاتلندی
1.Je prends le scotch sans glace.
1. من اسکاچ را بدون یخ میخورم.
2.Le scotch est une boisson traditionnelle d'Écosse.
2. اسکاچ نوشیدنی سنتی اسکاتلند است.
تصاویر
کلمات نزدیک
scorpion
scorie
score
scooter
scoop
scotcher
scotcher à l'écran
scout
scrabble
scrapbooking
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان