خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکل دادن
2 . مجسمه ساختن
[فعل]
sculpter
/skyltˈe/
فعل گذرا
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
شکل دادن
تراشیدن، ساختن
1.Sculpter une statue dans le marbre
1. مجسمهای را در سمگ مرمر تراشیدن
2
مجسمه ساختن
اثر هنری خلق کردن
1.Souvent, les maîtres d'œuvre médiévaux ne sculptaient pas eux-mêmes.
1. اساتید هنر قرون وسطا گاهی خودشان مجسمهسازی نمیکردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
scruté
scrutin
scruter
scrutateur
scrupuleux
sculpteur
sculptural
sculpture
scène
scélérat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان