خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجسمهساز
[اسم]
le sculpteur
/skyltœʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: sculpteurs]
[مونث: sculptrice]
1
مجسمهساز
1.Il travaille comme sculpteur depuis les années soixante-dix.
1. او از سالهای هفتاد به عنوان مجسمهساز مشغول به کار است.
2.Le sculpteur a façonné la pierre pour faire une statue.
2. مجسمهساز برای ساختن یک مجسمه سنگ را تراش داده است.
Un sculpteur sur bois
مجسمهساز چوب
تصاویر
کلمات نزدیک
sculpter
scruté
scrutin
scruter
scrutateur
sculptural
sculpture
scène
scélérat
scénario
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان