خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجسمه
[اسم]
la sculpture
/skyltyʀ/
قابل شمارش
مونث
1
مجسمه
1.Cette sculpture en bois ressemblait à un grand ours.
1. این مجسمه چوبی به یک خرس بزرگ شباهت داشت.
2.Les sculptures de Michel Ange sont très célèbres.
2. مجسمههای میکل آنژ بسیار مشهور هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sculptural
sculpteur
sculpter
scruté
scrutin
scène
scélérat
scénario
scénariste
scénographie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان