خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستمال سفره
[اسم]
la serviette de table
/sɛʁvjɛt də tabl/
قابل شمارش
مونث
[جمع: serviettes de table]
1
دستمال سفره
1.Elle a enveloppé le pain dans sa serviette de table.
1. او نان را در دستمال سفرهاش پیچید.
تصاویر
کلمات نزدیک
serviette
service de table
service de l'informatique
service après-vente
service
serviette en papier
serviette hygiénique
serviette-éponge
servile
servilement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان