خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ابریشم
[اسم]
la soie
/swa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: soies]
1
ابریشم
1.C'est doux comme de la soie.
1. مانند ابریشم نرم است.
2.Ces sous-vêtements en soie sont très jolis.
2. این لباسهای زیر ابریشمی خیلی قشنگ هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
soi-même
soi-disant
soi
sofa
sodomiser
soierie
soif
soignant
soigner
soigneusement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان