خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفرهماهی
[اسم]
la sole
/sɔl/
قابل شمارش
مونث
1
سفرهماهی
1.Ce midi, nous avons mangé de la sole.
1. امروز ظهر ما سفرهماهی خوردهایم.
2.La sole aux amandes était délicieuse.
2. سفرهماهی با بادام خوشمزه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
soldé
solderie
solder
solde
soldat
soleil
soleil de plomb
solennel
solennité
solfège
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان