خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قرینه
[اسم]
le sosie
/sozˈi/
قابل شمارش
مذکر
1
قرینه
لنگه، بدل
1.Gilles est vraiment le sosie de son frère.
1. ژیل واقعا لنگه برادرش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
sos
sortir du lot
sortir des sentiers battus
sortir
sortilège
sot
sottement
sottise
sou
soubassement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان