خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متخصص
[اسم]
le spécialiste
/spesjalist/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: spécialistes]
[مونث: spécialiste]
1
متخصص
1.Je vais consulter un spécialiste du cœur.
1. من به یک متخصص قلب مراجعه خواهم کرد.
2.Stéphane est un spécialiste en informatique.
2. "استفان" متخصص انفورماتیک [علوم کامپیوتر] است.
تصاویر
کلمات نزدیک
spécialiser
spécialement
spécial
sprinter
spray
spécialisé
spécialité
spécificité
spécifier
spécifique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان