خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چسب زخم
[اسم]
le sparadrap
/spaʁadʁa/
قابل شمارش
مذکر
1
چسب زخم
1.L'infirmière a fixé le pansement avec du sparadrap.
1. پرستار پانسمان را با چسب زخم محکم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
spaghetti
spacieux
spa
soûler
soûlant
spartiate
spasme
spasmophilie
spatial
spatule
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان