خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوستیابی سریع
[اسم]
le speed dating
/spid detiŋ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: speed dating]
1
دوستیابی سریع
1.Le gouvernement ne compte toutefois pas sur les speed dating pour résoudre les problèmes des jeunes.
1. دولت ابدا روی "دوستیابیهای سریع" برای حل مشکلات جوانان حساب نمیکند.
2.Le speed dating est une méthode de rencontres amoureuses rapides.
2. "دوستیابی سریع" روشی برای ملاقاتهای [قرارهای] عاشقانه سریع است.
تصاویر
کلمات نزدیک
speed
spectre
spectateur
spectaculaire
spectacle son et lumière
spermatozoïde
sperme
sphincter
sphinx
sphère
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان