خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راکد ماندن
[اسم]
la stagnation
/stanjasjˈɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
راکد ماندن
رکود، کسادی
مترادف و متضاد
récession
1.La stagnation des affaires.
1. رکور کارها
2.Une période de stagnation suivie d'une reprise.
2. یک دوره رکود بعد از رونق اقتصادی میآید.
تصاویر
کلمات نزدیک
stagiaire
stage
stade
stable
stabilité
stagner
stalactite
stalagmite
stalle
stand
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان