1 . نگران شدن
[فعل]

se stresser

/stʀese/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: stressé] [حالت وصفی: stressant] [فعل کمکی: être ]

1 نگران شدن مضطرب شدن

  • 1.Le secret pour rester en bonne santé est d’éviter de se stresser.
    1. راز سالم ماندن، اجتناب از مضطرب شدن است.
  • 2.Le stress active la maladie, alors pourquoi se stresser.
    2. نگرانی بیماری را فعال می‌کند، پس چرا [باید] مضطرب شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان