خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سختگیر
[صفت]
strict
/stʀikt/
قابل مقایسه
1
سختگیر
سخت، خشک
1.Le professeur a établi des règles strictes pour la classe.
1. استاد قوانین سختی برای کلاس وضع کرد.
2.Ma mère est une personne stricte mais affectueuse.
2. مادرم یک فرد سختگیر و مهربان است.
تصاویر
کلمات نزدیک
stretch
stressé
stresser
stressant
stress
strictement
strident
strie
strike
strip-tease
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان