خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودکشی کردن
[فعل]
se suicider
/sɥiside/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: suicidé]
[حالت وصفی: suicidant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
خودکشی کردن
1.Il avait tenté de se suicider plusieurs fois.
1. او چندین بار تلاش کرده بود خودکشی کند.
2.La prisonnière s'est suicidée dans sa cellule.
2. زندانی در سلولش خودکشی کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
suicide
suicidaire
suggérer
suggestion
suggestif
suie
suinter
suisse
suite
suivant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان