خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روی هم گذاشتن
2 . برهم منطبق کردن (هندسه)
3 . برهم منطق شدن (هندسه)
4 . اضافه شدن (به)
[فعل]
superposer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
روی هم گذاشتن
روی هم قرار دادن
2
برهم منطبق کردن (هندسه)
3
برهم منطق شدن (هندسه)
(se superposer)
4
اضافه شدن (به)
(se superposer)
تصاویر
کلمات نزدیک
supermarché
superlatif
superflu
superflic
superficiel
superposition
superproduction
superpuissance
superstitieux
superstition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان